loading...
دل زیبا
رزیتا بازدید : 15 دوشنبه 05 اسفند 1392 نظرات (0)

گــــــاهی

احســـــــاس میکنم روی دست خدا مانده ام. . .

خستـــــــه اش کرده ام. . .

خودش هم نمی داند بامن چه کند! !




عشق ینی اختیار بدی که لهت کنه

ولی

اعتماد کنی که این کارو نمیکنه

http://mj6.persianfun.info/img/92/6/Namayesh16/09.jpg

خُدایا…
مَن میدانَم
تُو هـَــــم میدانــی
کـه شُدَنـی نیست…
حَتـی اَگر مُعجِزه کُنـــی

باز هَم…
او یِک آرِزوی ِمَحال اَست ..




چه کسی؟
چــه کسـی می گویـد دوری ســـردی مــی آورد ؟
وقتــی کـه هنــوز بـا یـادت ،
بنـد بنـد وجــودم گــرم مــی شود...




گر در این دنیا نمی دیدم تو را

گر نمی گشتم به راهت آشنا

گر نمی دادی به زلفت پیچ و تاپ

گرسلامم را نمی گفتی جواب

گر نگاه وخنده ات یکسان نبود

بهر من درد بی دردی نبود





از من هم بگذری

من راهم فراموش کنی

فکرم را از سر بیرون کنی

....

تکلیف ان همه خاطره چه میشود؟؟

با انها چه میکنی؟؟






این روزا ، مرگ رو حس میکنم

سایه ش رو پشت سرم میبینم..

عطرش رو احساس میکنم

صدای نفس هاشو میشنوم

داره دنبالم میاد

طفلکی نمیدونه من از خدامه زودتر بهش ملحق بشم...

زودتر از همیشه...





ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 58
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 12
  • بازدید سال : 127
  • بازدید کلی : 3,798